یک افسر اف بی آی مجبور می شود با یک دانشمند بستری در بیمارستان روانی و پسرش همکاری کند تا راز طوفانی از پدیده های غیرقابل توضیح را حل کند.

در تابستان سال 1979 در منهتن نیویورک، مرد جوانی به دلیل ارتکاب جنایاتی شوکه کننده دستگیر می شود. اکنون یک کارآگاه باید قبل از اقدام دوباره جنایتکار واقعی، معمای این پرونده را حل کند و ...

دیک گریسون که سابق به عنوان رابین در کنار بتمن با تبهکاران مبارزه می‌کرده، اکنون از بتمن جدا شده و با هدایت گروهی از ابرقهرمان‌های جوان، سعی دارد با افراد شرور مبارزه کند و...

در واپسین سال‌های قرن بیست و چهارم میلادی و چهارده سال پس از بازنشستگی ژان لوک پیکارد، او از سوی زنی مرموز به نام داهج تحت تعقیب قرار می‌گیرد. ظاهراً این زن ناامیدانه به کمک پیکارد احتیاج دارد و ...

شیلا و گری پس از ملاقات با یکدیگر در نگاه اول عاشق می‌شوند. اما به زودی مشخص می‌شود که قرار جادویی آن‌ها اصلا سرنوشت نبوده و شیلا یک ماشین زمان دارد و آن‌ها بارها و بارها عاشق هم شده‌اند. ولی زمانی که شیلا در هر بار ملاقات متوجه مشکلات و عیب‎های گری می‌شود، به گذشته او سفر می‌کند تا وی را به مردی کامل تبدیل کند و ...

دختری به نام چارلی، یک توانایی منحصر به فرد دارد: او می تواند با قدرت ذهن خود آتش بیفروزد. پدرش در سنین کم به او آموزش می دهد که چگونه این توانایی خود را مهار کند؛ اما وقتی چارلی یازده ساله می شود، کنترل کردن آتش روز به روز سخت تر می شود. یک مامور مخفی مرموز این خانواده را پیدا می کند و تلاش می کند برای همیشه جلوی دخترک را بگیرد، اما چارلی نقشه های دیگری در سر دارد و ...

یک افسر یگان ویژه ارتش آمریکا تصمیم می گیرد عدالت را اجرا کرده و انتقام قتل همسر باردارش را بگیرد. او تلاش می کند به‌ هر قیمتی که شده به تعقیب قاتلان بپردازد، اما با این کار توطئه خطرناکی را کشف می کند که می تواند آمریکا و روسیه را وارد یک جنگ کند و...

داستان انیمیشن در مورد گروهی از مرگبارترین حیوانات استرالیا است که از حبس شدن در بخش خزندگان یک باغ وحش و اینکه انسان‌ها همیشه مانند هیولا به آن‌ها نگاه کنند، خسته شده‌اند. اکنون آن‌ها همراه با هم نقشه‌ای جسورانه برای فرار از باغ وحش به سمت اوت بک طراحی کرده و ...

دو شخصیت جوان که درون یک چرخه زمانی بی‌پایان گیر افتاده‌اند، رابطه احساسی عمیقی را با یک‌دیگر شکل می‌دهند و ...

فیلم داستان مردی جوان به نام آرتور را روایت میکند که باید برای حضور در صحنه های نبرد آموزش و تعلیم ببیند ولی برای رسیدن به این هدف، در ابتدا باید راه سرنوشتش را پیدا کند. پس از سالها تلاش و کوشش، سرنوشت او را لایق دانسته تا آرتور شمشیر افسانه ای را که در سالها درون سنگ خفته است بیرون بکشد و به ظلم و ستم پایان دهد...

داستان ماموریت «عملیات بال‌های سرخ» در سال 2005 ، 4 عضو نیروهای ویژه وظیفه پیدا می کنند تا در یک ماموریت خطرناک و حساس ، تروریست معروف به نام احمد شاهد را پیدا کرده و از بین ببرند اما…

داستان فیلم درباره‌ی زندگی دنی تورنس پسر جک تورنس است که اکنون نزدیک به چهل سال سن دارد و هنوز هم تحت تاثیر اتفاقات رخ داده در دوران کودکی خود در هتلی که اتفاقات فیلم درخشش در آن جریان داشت است. اما هنگامی که او از فشارهای روحی و عصبی رهایی می‌یاید ، قدرت‌های دوران کودکی خود را به دست می‌آورد و…

«دکتر سوزان مکلیستر» (باروز) با مطالعه و انجام آزمایش هایی در مورد کوسه ها، در پی باززایی بافت های مغز آدمی است. او با تغییر و اصلاح DNA کوسه ها، آن ها را به درجه ی هوشمندی انسان ها نزدیک تر کرده. «مکلیستر» و گروهش سرگرم کار روی یک کوسه ی اصلاح شده هستند که حیوان به هوش می آید. کوسه به محققان حمله و آزمایشگاه آنان را ویران می کند.

جان و جین اسمیت از دور به نظر می رسد که زندگی آرام و حتی یکنواختی هم چون زن و شوهرهای عادی دارند. اما شغل اصلی هر دو آدم کشی در دو گروه رقیب است، آنها از شغل یکدیگر اطلاع ندارند تا این که یک روز برای کشتن همدیگر اجیر می شوند. حال زمان افشای اسرار است و زن و شوهر رو در روی یکدیگر قرار می‌گیرند...

داستان در دو مسیر جداگانه دنبال میشود که محور اصلی ان بر پایه انتقام و خشونت است. اعضای نخبه نیروهای ویژه امریکا به جنگلهای بولیوی برای ماموریتی خاص فرستاده شدند. تیم ها در گروه های جدا به دنبال اتمام ماموریت جنگلهای بولیوی را زیر پا میگذارند اما دست هایی در کار است تا آنها را به نابودی بکشاند. دست هایی از جنس خیانت…

هفت مامور FBI برای این که تبدیل به شکارچیان قاتلین سریالی شوند باید آزمونی سخت را پشت سر بگذارند. اگر در این امتحان برنده شوند، ماموریت های مهم و خطیر به آنها واگذار خواهد شد.

داستان فیلم درباره فردی به نام جان کانستنین می باشد. او قبلا به خاطر گناهانی که انجام داده و در نهایت خودکشی اش به جهنم رفته است اما زندگی دوباره ای به او عطا می شود تا اینکه با انجام کارهای نیک به بهشت برین راه یابد. در ادامه اما با ورود به ماجرایی خطرناک، بالاخره باید به مبارزه با شیاطین برود که قصد دارند به دنیا آمده و …

خانواده ای به همراه یک بچه تصمیم به جابجایی به یه خانه بزرگتر گرفته اند. آنها به شهر کارلسبد که مکانی است پر از خانه های بزرگ و ویلایی نقل مکان میکنند. در همان ابتدا یک مورد دزدی موجب میشود که پدر خانواده همه جای آن را دوربین امنیتی نصب کند، حتی اتاق بچه، استخر و آشپزخانه را. در فیلم اول ما تنها شاهد یک دوربین بودیم، تمام این دوربین ها نشان دهنده یک پیشرفت طبیعی برای یک فیلم دنباله دار هستند. مشکل از اینجا شروع میشود که فیلم خیلی بر این نکته که چرا و چه چیزی در دوربین های امنیتی دارد اتفاق می افتد تکیه میکند، مسائلی همچون دختری که به شکار علاقه دارد، گریه های یک بچه و بدتر از همه یک پدر شکاک که همیشه دنبال یافتن دلیلی منطقی میگردد. برای مثال خانواده در یک فریم از فیلم ها میبیند که دستگاه تمیز کننده داخل استخر به طور شگفت آوری از استخر به بیرون میآید ولی پدر خانواده هنوز دنبال پیدا کردن دلیلی قانع کننده برای این امر است….!

داستان فیلم درباره پسری به نام جیک ( تام تیلور ) می باشد که رویایی عجیب اما واضح می بیند. او در این رویا مردی سیاهپوش را مشاهده می کند که در پی نابودی دنیا به وسیله استفاده از کودکان می باشد و در این بین مردی هفت تیرکش هم قصد متوقف کردن او را دارد ...

دزدی عاشق زنی می شود اما زن می میرد. زمانی که او متوجه می شود قدرت زنده کردن مردگان را دارد تصمیم می گیرد تا جان او را نجات دهد...

فیلمی بر اساس داستانی واقعی :زوج این فیلم هر دو از دستاوردهای زندگی حرفه‌ای خود مغرور و خشنود به نظر می‌رسند. آنها واجد ثروت‌اند و به قدرت نزدیک. شوهر به‌تازگی بازنشسته شده و در پی ایجاد شغلی جدید است اما همسرش برای انجام مأموریت‌های مهم به کشورهای دیگر سفر می‌کند و اغلب با خستگی ناشی از فشار و استرس کار به خانه بازمی‌گردد. بنابراین فرزندان دوقلوی آنها بیشتر اوقات فراغت خود را با پدرشان می‌گذرانند. زن و شوهر در این فیلم با هم ارتباط نزدیک و صمیمانه‌ای ندارند و درست به همین دلیل زمانی‌که بحرانی در زندگی‌اشان پدید می‌آید، شالوده‌ی زندگی مشترک‌شان به فرو پاشیدن نزدیک می‌شود.

ویل اسمیت در این فیلم یک قهرمان بزرگ در شهر است که زندگی سختی دارد و به دلیل یک رابطه مشکوک با همسر مردم ، از چشم مردم شهر افتاده است و او سعی می کند که دوباره شهرت و شخصیت خود را باز گرداند و در نزد مردم دوباره همان قهرمان قبلی شود …

سالها پس از اینکه یک بیماری بیشتر انسانها را از بین برده و تعدادی از آنها را تبدیل به هیولا کرده،تنها بازمانده نیویورک تلاش می کند برای این بیماری یک درمان بدست بیاورد...